اولین مواجهه با کودکی که تجربههای تلخ بیسرپرستی یا بدسرپرستی را از سر گذرانده است، تجربهای سرنوشتساز و در عین حال حساس است. این کودکان به دلیل مواجهه با آسیبهای روانی و رویدادهای پر از اضطراب، واکنشهای متفاوتی نسبت به سایر کودکان نشان میدهند. مغز آنها به استرس بسیار حساس است و حتی کوچکترین تغییر یا تهدید میتواند آنها را به حالت ترس و نگرانی برساند. بنابراین، هنگام اولین مواجهه با کودک آسیب دیده لازم است با دقت و ظرافت اعتمادسازی کنید و فضایی امن فراهم آورید.
در ادامه به بررسی تاثیرات تجربههای آسیبزا و اصول ارتباط در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده پرداختهایم. اگر شما هم با چنین کودکانی در ارتباط هستید، با رامونا همراه باشید.
تاثیر تجربههای آسیبزا بر کودکان
کودکانی که در محیطهای ناامن بزرگ شدهاند، در مواجهه با افراد جدید واکنشهای متفاوتی دارند، چون محیط زندگی آنها تاثیر عمیقی بر شکلگیری شخصیت، رفتارها و الگوهای ارتباطی این کودکان گذاشته است.
این محیطهای ناامن به معنای شرایطی است که در آنها ممکن است کودک با بیثباتی عاطفی، فیزیکی یا اجتماعی مواجه باشد. برای توضیح بیشتر و راهنمایی اولین مواجهه با کودک آسیب دیده میتوانیم به عوامل زیر اشاره کنیم:
۱. سیستم پاسخ به استرس فعال
کودکانی که در محیطهای ناامن بزرگ شدهاند، سیستم استرسی مغزشان به دلیل تجربههای مکرر تهدید یا خطر، به طور مداوم فعال است. این سیستم شامل بخشهایی از مغز است که به بدن دستور میدهد چگونه به استرس پاسخ دهد.
- تاثیر این وضعیت:
- مغز این کودکان همیشه در حال آمادهباش است.
- حتی در شرایط عادی، ممکن است موقعیتها یا افراد جدید را به اشتباه بهعنوان تهدید تفسیر کنند.
- نتیجه آن واکنشهای سریع و شدید دفاعی است، مانند گریه، پرخاشگری یا انزوا.
- چگونه میتوانید به این کودکان کمک کنید؟
- محیطهای پیشبینیپذیر و آرام ایجاد کنید تا روی سیستم پاسخ به استرس این کودکان فشار کمتری وارد شود.
- به کودک برای یادگیری تکنیکهای آرامسازی مانند تنفس عمیق یا بازیهای خلاقانه کمک کنید.
۲. بیاعتمادی به بزرگسالان
کودکانی که از بزرگسالان آسیب دیدهاند (چه از نظر عاطفی و جسمی یا حتی از طریق بیتوجهی)، ممکن است تمام بزرگسالان را تهدیدآمیز بدانند. بنابراین در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده باید این مورد را در نظر داشت.
- دلایل بیاعتمادی:
- تجربههای مانند خشونت خانگی، بیتوجهی یا خیانت به وعدهها باعث شکلگیری این بیاعتمادی میشود.
- این کودکان یاد گرفتهاند برای بقا باید به جای اعتماد از خود محافظت کنند.
- تاثیر این بیاعتمادی:
- ممکن است از تعامل با بزرگسالان دوری کنند یا حتی در مواجهه با محبت یا کمک، واکنش منفی نشان دهند.
- گاهی برای جلب توجه یا تایید دیگران رفتارهای ناسازگارانه نشان میدهند.
- چگونه میتوانید به این کودکان کمک کنید؟
- ساخت اعتماد تدریجی: این اعتماد با رفتارهای قابل پیشبینی، محبت بیقیدوشرط و پایبندی به وعدهها شکل میگیرد. سعی کنید این رفتارها را در خود نهادینه کنید.
- اجتناب از انتقاد مکرر: هر نوع سرزنش یا تنبیه شدید، بیاعتمادی این کودکان را به ویژه در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده تقویت میکند. بنابراین از سرزنش این کودکان تا حد امکان پرهیز کنید.
۳. واکنش به موقعیتهای جدید
برای کودکان آسیبدیده، هر چیزی که ناشناخته باشد، میتواند بهعنوان تهدید دیده شود. محیط یا فرد جدید ممکن است بهطور غیرعمدی ترسهای گذشته را تداعی و واکنشهای دفاعی را تحریک کند.
- واکنشهای معمول:
- پرخاشگری: برای محافظت از خود.
- اجتناب: امتناع از ارتباط یا انزوا.
- وابستگی شدید: چسبیدن به یک فرد قابل اعتماد.
- دلایل واکنش:
- سیستم مغزی آنها به دلیل تجربههای منفی گذشته، برای مقابله با خطرات احتمالی به شدت حساس شده است.
- ممکن است ندانند چگونه به فرد جدید نزدیک شوند یا به او اعتماد کنند.
- چگونه میتوانید به این کودکان کمک کنید؟
- آمادهسازی کودک: قبل از مواجهه با محیط یا افراد جدید، باید برای کودک شفاف و مشخص باشد که چه چیزی در انتظار اوست. قبل از رویارویی کودک با افراد جدید، درباره این افراد با او گفتگو کنید.
- دادن زمان: کودک باید با سرعت خود موقعیت جدید را کشف کند. سعی کنید او را برای آشنایی با افراد و محیط جدید قرار تحتفشار قرار ندهید.
- حفظ حضور: حضور یک فرد معتمد کنار کودک در مواجهه با افراد جدید میتواند حس امنیت بیشتری ایجاد کند. اگر شما همان فرد قابلاعتماد هستید، کنار او بمانید.
این مسائل باعث میشود اولین مواجهه با کودک آسیب دیده بسیار ظریفتر از ارتباط با سایر کودکان باشد.
اهمیت صبوری در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده
یادتان باشد برای نزدیک شدن به اولین مواجهه با کودک آسیب دیده صبوری کلید اصلی است. هر حرکت یا کلام باید با دقت و ملایمت باشد تا اعتماد کودک به تدریج شکل بگیرد.
در این زمینه، دکتر بروس پری، متخصص تراما، در کتاب خود به نام «پسرکی که بهعنوان سگ بزرگ شد» نمونهای ارزشمند از چنین مواجههای را به اشتراک میگذارد.
مثالی واقعی از ارتباط با کودک آسیب دیده
در ادامه، بخشی از اولین مواجهه دکتر بروس پری با کودک چهارسالهای را به عنوان مثالی از اولین مواجهه با کودک آسیب دیده آوردهایم. آثار تراما در زندگی این کودک کاملا مشهود بوده است. این مثال اهمیت صبر و درک حساسیتهای کودک را به وضوح نشان میدهد:
اولین بار سندی را در اتاق کوچک یک ساختمان اداری ملاقت کردم. چند میز و صندلی مناسب کودکان در اتاق بود و مقداری اسباببازی، مداد شمعی، کتابهای رنگآمیزی و کاغذ روی میز گذاشته شده بود. با اینکه روی دیوار عکسهای بچگانه قرار داشت؛ باز هم ساختار رسمی و اداری از هر گوشه خود را نشان میداد.
در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده وقتی وارد اتاق شدم، سندی روی زمین نشسته بود، چند عروسک دور و برش پراکنده شده و مشغول رنگآمیزی بود. دختر خیلی ریزنقشی بود که از سنش کوچکتر به نظر میرسید. چشمان قهوهای روشن و درخشان و موهای قهوهای مواجی داشت. در دو سوی گردنش، جای جوشخوردگیِ دو زخم از نزدیک گوش تا نیمه گردن به وضوح دیده میشد.
وقتی وارد اتاق شدم، او دست از رنگآمیزی برداشت. با نگاهی ثابت به من خیره شد. همراهم من را معرفی کرد:
– سندی، این آقای دکتری است که دربارهاش برایت توضیح داده بودم. آمده است تا با تو صحبت کند، باشه؟
در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده دیدم دخترک، حتی یک میلیمتر هم حرکت نکرد، هیچ تغییری در حالت محتاطانهاش نشان نداد. همراهم، نگاهی به او و نگاهی به من کرد و با یک شادی ساختگی گفت:
– خب، خیلی خوبه! من شما را با هم تنها میگذارم.
وقتی بیرون رفت، به پشت سرم نگاه کردم. چطور میتوانست سکوت سندی را اینطور نادیده بگیرد؟ به سندی نگاه کردم. صورت او هم همان حالت صورت من را داشت. سرم را تکان دادم، شانههایم را بالا انداختم و لبخند کوچکی زدم. سندی، مثل یک آینه، رفتار من را تکرار کرد. آها! یک ارتباط!
فکر کردم حالا شروع خوبی برای اولین مواجهه با کودک آسیب دیده است. اجازه نده این فرصت برای ارتباط از دستت برود.
میدانستم اگر من با قد بلند و هیکل درشتم به سمت این دختر لاغر و کوچولو بروم، زنگ خطرِ مغز او که از قبل برانگیخته بود، منفجر خواهد شد. محیط به اندازه کافی برایش ناآشنا هست- بزرگسالان غریبه، محل جدید، موقعیت جدید- پس لازم است هر قدر که میتوانم او را آرام کنم. بنابراین بدون آنکه نگاهش کنم، گفتم:
– من هم میخواهم رنگآمیزی کنم.
هدفم این بود که تا حد ممکن در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده قابل پیشبینی باشم و به او فرصت بدهم گامبهگام من را بشناسد. بدون هیچ حرکت ناگهانی به خودم گفتم: “خودت را تا حد امکان جمع و جور کن، روی زمین بنشین، به او نگاه نکن، با او چهره به چهره نشو، وقتی داری رنگآمیزی میکنی، حرکات حسابشدۀ آرام داشته باش.” کمی دورتر از او روی زمین نشستم. سعی کردم صدایم را تا حد امکان، نرم و آرام کنم. به تصویری در کتاب نقاشیاش اشاره کردم و گفتم:
– من واقعا رنگ قرمز را دوست دارم. این باید یک ماشین قرمز باشه.
سندی، صورتم، دستهایم و حرکات آهستهام را بررسی کرد. فقط تا حدی به کلماتم توجه داشت و بیشتر تمرکز و توجه او روی حرکات بدنم بود. دخترک کوچک، به شکل قابلتوجهی بدگمان بود.
زمانی طولانی به تنهایی مشغول رنگآمیزی بودم. در این مدت درباره انتخاب رنگ زمزمه میکردم. بدون اینکه بخواهم اضطرابم را با صمیمیت افراطی جبران بکنم تا حد امکان دوستانه و غیررسمی رفتار میکردم.
سرانجام، سندی کمی به من نزدیک شد و در سکوت من را راهنمایی و هدایت کرد تا از رنگ خاصی استفاده کنم. من هم به آرامی و بدون ابراز اشتیاق زیاد، او را در این مسیر همراهی کردم. زمانی که به من نزدیکتر شد، دیگر صحبت را متوقف کردم. او کنارم نشست و با هم در سکوت به رنگآمیزی ادامه دادیم… .
این واکنش سندی در مسیر اولین مواجهه با کودک آسیب دیده برای من یک موفقیت بود!
چه اتفاقی افتاد؟
طبق تحلیلی که دکتر درباره داشت، در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده هدف او این بود که تا حد امکان آرامش و امنیت را در رفتارم نشان دهد. او به خوبی میدانست کوچکترین حرکت ناگهانی میتواند زنگ خطرِ مغز کودک را فعال و باعث شود حس تهدید پیدا کند. بنابراین، با حرکات آرام و صدایی نرم، به او فرصت داد تا به تدریج به حضور دکتر عادت کند.
اصول رفتار در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده
ممکن است بخواهید برای اولین بار با یک کودک آسیب دیده که تجربه زندگی در شرایط دشوار را داشته، مواجه شوید. در این حالت خیلی مهم است که نکات زیر را به درستی رعایت کنید.
۱. حس امنیت درست کنید
- در کلام و حرکت آرام باشید.
- هر اقدام را از قبل توضیح دهید: «میخواهم این عروسک را بردارم.»
- از تماس فیزیکی بدون رضایت کودک اجتناب کنید.
۲. به مرزهای کودک احترام بگذارید
- در اولین مواجهه با کودک آسیب دیده به خواسته او برای حفظ فاصله احترام بگذارید.
- اجازه دهید کودک شما را از دور بررسی کند و در زمان خود به شما نزدیک شود.
۳. پیشبینیپذیر باشید
- رفتارهای شما باید قابل پیشبینی و بدون حرکات ناگهانی باشد.
- از زبان بدنی باز و صمیمی استفاده کنید.
۴. در شکلگیری رابطه صبوری کنید
- عجله نکنید؛ اعتماد، فرآیندی زمانبر است.
- از تلاش برای جبران فاصله عاطفی با صمیمیت افراطی بپرهیزید.
چرا اولین مواجهه با کودک آسیب دیده اهمیت دارد؟
سیستم پاسخ به استرس در کودکان آسیبدیده به شدت حساس است. هر نوع فشار یا تلاش افراطی برای برقراری ارتباط میتواند باعث افزایش استرس و فاصله گرفتن کودک شود. اما رفتار آرام، صبورانه و پیشبینیپذیر، زمینهای امن برای ارتباط مثبت و پایدار فراهم میکند.
اولین مواجه سرنوشتساز است
اولین مواجهه با کودک آسیب دیده فرصتی حساس و در عین حال بسیار تأثیرگذار است. اگر بتوانید در این موقعیت فضایی امن و آرام ایجاد کنید، اعتماد و رابطه سالمی شکل میگیرد که پایهای برای تعاملات مثبت آینده خواهد بود.
به یاد داشته باشید اولین نیاز هر کودک، تجربه احساس امنیت است. ایجاد این حس نیازمند صبر و درک عمیق شرایط کودک در سمت بزرگسالان است.
منبع
Perry, Bruce & Szalavitz, Maia. The Boy Who Was Raised As a Dog. Basic Books, 2008.
خیلی عالی بود و کاملا درست سپااااس فراوان 👌🏼👏🙏
ممنون از شما