کودکان و نوجوانانی که در مراکز شبانهروزی بزرگ میشوند در حوزههای تحصیلی، یافتن شغل، حفظ سرپناه، برقراری ارتباط بین فردی، دوری از مصرف مواد و سلامت روانشناختی به مشکلات بیشتری برمیخورند. در این میان، برخی از آنها به دلیل داشتن نیازهای ویژه، مشکلات بیشتری هم دارند. آنها حتی بیش از بقیه همگنان خود از جریان رسمی جامعه کنارگذاشته میشوند.
نیازهای ویژه این گروه ممکن است مربوط به حوزههای روانشناختی یا رشدی باشد؛ به عنوان مثال، ابتلا به اختلالات شنوایی یا بینایی، داشتن مشکلات شدید هیجانی یا رفتاری یا ابتلا به یک بیماری جسمی یا روانشناختی خاص.
این گروه علاوه بر اینکه در رشد و پیشرفت شخصی و اجتماعی با موانعی روبهرو هستند، از سوی دیگران نیز بیشتر مورد بدرفتاری قرار میگیرند؛ دیگران ممکن است شامل سایرکودکان، در مدرسه یا در مؤسسه محل زندگی، یا حتی والدین زیستی- پیش از واگذاری سرپرستی- باشند. این مسأله به طور مستقیم روی شکلگیری سبک دلبستگی کودک اثر میگذارد.
هنگامی که کودکان میترسند یا استرس دارند، سیستم دلبستگی به کار میافتد تا کودک مراقبت یا حمایت لازم را از مظهر دلبستگی، یعنی کسی که مراقب اصلی محسوب میشود، دریافت کند. کودکان دارای نیازهای ویژه ممکن است نیازمند زمان بیشتر و نوع مراقبت خاصی باشند، اما اگر مراقبین آنها خود آسیبدیده باشند یا مشکلات دلبستگی داشته باشند، ممکن است به جای پاسخگویی به نیاز کودک، آشفته و مضطرب شوند. مراقبی که در برابر کودک احساس دستپاچگی میکند، ممکن است درمانده شود یا خصمانه رفتار کند که نتیجه آن کودک آزاری یا غفلت از کودک است.
ماهیت ناتوانی کودک، پاسخ مراقب و میزان بدرفتاری را تحت تأثیر قرار میدهد به این معنا که وقتی والدین یا مراقبین از مشکلات کودک میترسند یا در برابر این مشکلات دچار درماندگی میشوند، بیشتر احتمال دارد که مضطربانه یا همراه با خشم پاسخ بدهند. این تعامل بین حالت درونی مراقب و نیازهای کودک نیازمند است که کیفیت رابطۀ دلبستگی بین این دو را شکل میدهد.
بیماری روانی والدین، مصرف مواد و تاریخچۀ آسیب در والدین، عوامل مهمی هستند که پاسخ والدین به نیازهای کودک را شکل میدهند.
مشکلات سلامتی و رشد نوجوان
بیماری مزمن یا ناتوانی، میتواند بر رشد روانی-اجتماعی و زیستشناختی افراد اثر بگذارد. به عنوان مثال، نوجوانان مبتلا به آسم، نسبت به همسالان خود، اغلب بیشتر مبتلا به افسردگی میشوند یا در مثالی دیگر، نوجوانانی که مجبور به تبعیت از رژیم غذایی خاصی هستند، بین بیان موضوع به همسالان خود یا پنهان کردن آن در مدرسه، با خود در کشمکش هستند. آنها ممکن است برای پذیرش درمان و رعایت دستورهای پزشک یا برای کنار آمدن و سازگاری با یک بیماری، اختلال یا معلولیت خاص، نیازمند کمک باشند زیرا میل نوجوان به داشتن استقلال با ناتوانی، بیماری و محدودیتهای درمانی در تعارض است.
زمانی که چالش زندگی در مؤسسات و بدون حضور خانواده نیز به چالشهای سلامتی اضافه میشود، سازگاری و گذراندن مراحل رشدی برای کودک یا نوجوان دشوارتر هم میشود.
نکات کلیدی در ارتباط با کودکان و نوجوانانی با نیازهای ویژه
توصیههایی که در ادامه میآیند نکات کلی در ارتباط با کودکان دارای نیازهای ویژه هستند. بسته به نوع نیاز هر کودک، توصیههای اختصاصی هم وجود دارند که میتوانید از درمانگران کودک در حوزههای مختلف سوال کنید.
- حمایت از کودک یا نوجوانی با نیازهای ویژه، باید شامل رابطه ثابت با فردی باشد که قادر است مراقبت و حمایت کافی برای کودک فراهم کند.
• شکل دادن و تقویت کنجکاوی و خودانگیختگی باید مدنظر قرار بگیرد. برنامهریزی دراین مورد باید شامل فرصتهایی برای کوشش و خطا در فعالیتهای جدید باشد.
• برنامهریزی باید شامل پایش تأمین نیازهای مرتبط با سلامتی و یادگیری درباره فاکتورهای پرخطر برای سلامتی باشد.
• کودک یا نوجوانی که مجبور به انتقال از یک مرکز به دیگری است، باید در جریان برنامه انتقال باشد و علاوه بر مشارکت در تأمین نیازهایی که در بند قبل گفته شد، فرصت استفاده از امکاناتی مانند رواندرمانی را نیز داشته باشد.
• برنامهریزی برای زندگی کودک باید درراستای افزایش استقلال او در آینده باشد.
• همه کسانی که در ارتباط با کودک یا نوجوان هستند، باید درخصوص وضعیت طبی و نیازهای او آموزش ببینند.
درپایان، به یاد داشته باشیم که درون بدنی که مانند لباس به تن داریم، روح مشترک انسانی زندگی میکند که صرف نظر از شکل ظاهری، نیازمند نوازش، پیوند و مراقبت است تا در هر لباسی که هست، بشکفند و ببالد و به کمال خود دست یابد.
منبع:
Smith. Wendy B- Youth leaving foster care- Oxford University Press-2011
نظرتان را بیان کنید