وقتی که بچه بودم، یکی از همبازیهایم دختری بود که فقط با مادرش زندگی میکرد. در آن زمان خانواده تک والد چندان مرسوم نبود، اما حتی پیش از آنکه سؤالی دربارۀ این موقعیت برایم پیش بیاید، مادرم به من گفت که جولی به فرزندخواندگی پذیرفته شده است. یادم نیست، ولی شاید موقع گفتن کلمه فرزندخوانده صدایش را پایین آورده باشد و تصور نمیکنم، اصلاً اشارهای به این موضوع شده باشد که او دو مادر دارد. معلوم است که فکر نمیکردم نیاز به هیچ توضیح اضافهای در اینباره باشد و هیچ وقت با جولی یا مادرش دراین خصوص صحبت نکردم. مسأله واقعاً مهم برای من، سگ عروسکی زردآلویی رنگ جولی و سرویس خواب سفیدش با آن تخت سایباندار بود.
توضیح مادرم دربارۀ فرزندخواندگی، ممکن بود سؤالاتی را به ذهن من بیاورد. فرزندخواندگی یک راز است؟ یا آیا فرزندخواندگی خوشایند است (چون برای آدم سگ اسباب بازی میخرند)؟ آیا فرزندخواندگی مانع ادامۀ دوستی ما است؟ چرا والدین، کودکی را به فرزندخواندگی قبول میکنند و کدام بچهها به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند؟ اگر میپرسیدم چرا جولی پدر ندارد، مادرم میتوانست جوابم را بدهد؟ از همه مهمتر، اگر مادر جولی میدانست من موضوع فرزندخواندگی دخترش را میدانم، دلش میخواست این اطلاعات چگونه به من منتقل شده باشند؟
به عنوان پدر یا مادر، خواستار این هستیم که دربارۀ جهان اطراف به فرزندانمان آموزش بدهیم. اغلب با مرکز جهانمان، یعنی خانواده خود، آغاز میکنیم و پیش میرویم. همچنان که فرزندان ما با افراد و موقعیتهای جدید برخورد میکنند، به آنها کمک میکنیم با این اشخاص و پدیدهها آشنا شوند. ما امیدواریم که درک، همدلی و دایره گستردهتری از آسودگی برای آنها ایجاد کنیم. به آنها توضیح میدهیم چرا شیمیدرمانی باعث ریزش موی عمه راشل شده است؛ چرا سربازی که از جنگ بازگشته، خیلی بیمار است و چرا خانمی که در فروشگاه کار میکند، ماسک زده است. در اغلب موارد به تجربیات خود و دانش عمومی درخصوص این تجربیات استناد میکنیم. قبل از اینکه درباره شیمیدرمانی صحبت کنیم، مجلات پزشکی را نمیخوانیم، بلکه به شنیدهها، خواندهها، خاطرات و به خصوص اطلاعاتی که در برنامههای مستند تلویزیون دیدهایم، تکیه میکنیم.
به این دلیل که دریافت اطلاعات از این منابع برای ما رضایتبخش بوده است، فکر میکنیم برای فرزندانمان هم کافی خواهد بود، درحالیکه ممکن است فقط یک تصویر کلی ارائه بدهند و جزئیات موضوع به خوبی درک نشود.
اعضای خانواده، دوستان و والدینِ همکلاسیهای فرزندمان از تجربیات و داستانهای خانوادۀ فرزندپذیر ما برای افزایش آگاهی فرزندان خود نسبت به فرزندخواندگی استفاده میکنند. فرزندخواندگی دربارۀ تفاوتهایی که در زندگی آدمها وجود دارند، حرف زیادی برای گفتن دارد. ما میتوانیم به سایرین کمک کنیم تا مفهوم فرزندخواندگی را روشنتر درک کنند و درنتیجه آن را واضحتر برای فرزندان خود توضیح دهند. برای این کار، درگام اول، بدون حساسیت نشان دادن یا گرفتن حالت دفاعی، هرنوع اطلاعاتی که مخاطبان ما دارند، شناسایی و تصحیح میکنیم. باید به شکلی این کار را انجام بدهیم که باب گفتگو باز بماند و ما منبع موثق پاسخگویی پرسشهای آنها بشویم. گاهی لازم است عباراتی مانند من نمیفهمم چطور پدر و مادری میتوانند بچهای به این خوشگلی را رها کنند! را نادیده بگیریم. به هر روی، اگر تصویری موجز اما همدلانه از مادر زیستی و واگذاری سرپرستی ارائه بدهیم، میتوانیم تا حدی مطمئن بشویم که در سالهای آینده، این فرد هنگام گفتگو با فرزندخودش، اظهارنظرهای سطحی درباره زندگی فرزند ما نخواهد کرد.
درعین حال، لازم است از حریم خصوصی فرزندمان نیز محفاظت کنیم. این داستان زندگی او است. حق دارد تصمیم بگیرد چه کسانی و تا چه اندازه، از آن باخبر باشند. جزئیاتی مثل شرایط والدین زیستی، موقعیت کودک هنگام فرزندخواندگی و وضعیت جسمی و روحی کودک در آن زمان، همگی موضوعات شخصی زندگی او هستند. ما نمیخواهیم همکلاسیها، خویشاوندان یا دوستان خانواندگی، قبل از خود کودک از جزئیات داستان زندگی او با خبر شوند.
بعضی از والدین، از روشهای رسمی استفاده میکنند و با نوشتن نامه یا در قالب هر نوع متن کتبی دیگری، اصطلاحات مرتبط با این حوزه، روند قانونی که طی شده یا باید طی شود و راه پیشرو یا مسیری که پشت سرگذاشتهاند را توضیح میدهند. از هر روشی که استفاده میکنید، بهتر است هنگام توضیح مطلب به دیگران موارد زیر را به خاطر داشته باشید و به دیگران نیز خاطرنشان کنید:
- کودکان تا زمانی که آنقدر بزرگ نشدهاند تا به مفهوم تولد و تولیدمثل پی ببرند، یعنی حول و حوش پنج یا شش سالگی، قادر به درک درست مفهوم فرزندخواندگی نیستند.
- کودکان پیشدبستانی تصور نمیکنند که فرزندخواندگی نیازمند شرح و توضیح است. آنها تا حدود نه سالگی مفهوم ژنیک را به درستی درک نمیکنند. تا آن موقع انتظار ندارند که اعضای یک خانواده شبیه به هم باشند.
- بچهها وقتی آنقدر بزرگ شدهاند که معنای فرزندخواندگی را بدانند، صرف نظر از فرزند زیستی یا فرزندخوانده بودن، به این موضوع فکر میکنند که آیا خودشان به فرزندخواندگی پذیرفته شدهاند؟ به همین دلیل اگر والدین دربارۀ فرزندخواندگی کودک دیگری به فرزند خود توضیح میدهند، بهتر است دربارۀ چگونگی پدر و مادر شدن خودشان هم صحبت کنند. به این ترتیب هم انواع خانواده توضیح داده شده است و هم سؤالات پرسیده نشدۀ کودک جواب گرفتهاند.
- درک اینکه چرا والدین زیستی سرپرستی فرزند خود را واگذار میکنند، برای کودکان دشوار است. آنها تجربه کافی در زندگی ندارند، به همین دلیل هنوز شناختی از نقش مسائل فرهنگی، مالی و اجتماعی در اتخاذ چنین تصمیمهایی به دست نیاوردهاند. فقط کافی است والدین توضیح بدهند که والدین زیستی، آمادگی مراقبت کردن از کودک را نداشتهاند. برای کودکان سخت نیست که فقط با همین توضیح کوتاه، ضرورت به فرزندخواندگی سپردن را درک کنند.
- زوجین یا والدینی که فرزندپذیر نیستند یا تجربۀ ناباروری ندارند، ممکن است با خود فکر کنند، « اگر من جای آنها نبودم، الان فرزندان زیستی خود را نداشتم. چقدر ناراحتکننده. چطور میتوانستم بدون بچههایم زندگی کنم؟ کدام بچهای بود که بتوانم به عنوان فرزند خودم به او نگاه کنم؟» احتمال دارد، آنها ناخواسته همین نگرش را منتقل کنند یا برعکس، به این دلیل که کودک انتخاب شده است یا به این خاطر که به نظرشان والدین عشق بینقص و بی مانندی دارند، فرزندپذیری را عملی شگفتانگیز یا متعالی تلقی کنند. به آنها بگویید که چنین نیست و فرزندخواندگی مثل خیلی از تصمیمهای دیگر زندگی، مثل تجربه داشتن فرزند زیستی، ترکیبی از شادی و غم است.
- والدین نباید فراموش کنند که به پدر زیستی هم اشاره کنند. کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند، نه تنها یک مادر زیستی دارند، بلکه دارای یک پدر زیستی هم هستند. اگر به این نکته توجه نکنیم، کودکان یا همکلاسیهای آنها تصور میکنند، پدرفرزندپذیر، همان پدر زیستی کودک است.
کجفهمی زیادی دربارۀ فرزندخواندگی در جامعه وجود دارد. شما میتوانید با اثرگذاری بر دوستان و خانواده و آشنایان خود، برای تصحیح این کجفهمیها گام مؤثری بردارید. به آنها نشان بدهید، انتظار ندارید که اطلاعات کاملی دربارۀ موضوع فرزندخواندگی داشته باشند، اما انتظار دارید، با شما گفتگو کنند و با اصلاح تفکرات و باروهایی که در ذهن دارند، مسیر زندگی را برای شما و فرزندتان هموارتر سازند.
منبع:
Melina- Lois- How to Explain Adoption to Family and Friends
نظرتان را بیان کنید