همه ما در زندگی تجاربی داریم که کمک میکند خود و تواناییهایمان را بهتر بشناسیم. مدرسه یکی از مهمترین تجربههاست. مدرسه اثر زیادی بر درک کودک از خودش دارد. درمورد کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته شدهاند، درک خود، شامل درک جایگاه خود در خانواده فرزندپذیر و مفهوم “فرزندخوانده بودن” نیز میشود.
براساس تحقیقات و پژوهشها میدانیم، طبیعی است که کودکان و نوجوانان، افکار و احساسات بسیار گوناگونی نسبت به فرزندخوانده بودن داشته باشند. این افکار و احساسات به شکلهای گوناگون، روی مطرح شدن موضوع در مدرسه از سوی کودک، اثر میگذارند. از طرف دیگر، میدانیم کودکان و نوجوانان اغلب از نحوه برخورد دیگران با موضوع فرزندخواندگی درمدرسه، اثر زیادی میپذیرند. اگر بازخوردهای مثبت بگیرند، احتمال بیشتری وجود دارد که اعتماد به نفس بیشتری درباره خود به دست بیاورند.
معلمان، کلید آگاهی درباره فرزندخواندگی
محیط مدرسه میتواند تبدیل به منبع حمایتی مهمی برای والدین فرزندپذیر و فرزندشان بشود.
اگر معلمان و آموزشگران با موضوع فرزندخواندگی احساس راحتی کنند، فرصتهای زیادی برای کمک به دانشآموزان برای فهم این موضوع خواهند داشت، که فرزندخواندگی روشی طبیعی برای تکمیل خانواده است. وقتی معلمان، احساسات طبیعی کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته شدهاند را درک کنند، میتوانند برای برخی از چالشهایی که کودکان در مدرسه با آن مواجه میشوند، برنامهریزی کنند. این چالشها ممکن است برچسبهای منفی یا سوالات فضولانه از طرف دیگران باشد. از همه مهمتر، معلمان و پرسنل مدرسه، برای کودکان الگوهای مهم و قدرتمندی هستند که میتوانند به شکل مثبت و به سادگی این باور را که فرزندخواندگی راه خوبی برای شکل دادن به خانواده است، جا بیاندازند.
متأسفانه، معلمان و پرسنل مدرسه، به طور معمول، برای صحبت کردن درباره فرزندخواندگی، آموزش نمیبینند. در عوض، بیشتر آنها از اطلاعات قبلی خود که از تجربههای شخصی، شنیدهها و فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی به دست آمده، استفاده میکنند. به خاطر پنهانکاری که قبلاً درباره فرزندخواندگی وجود داشته است و نداشتن اطلاعات و آمادگی کافی، آنها نمیدانند در چنین موقعیتهایی باید چه بگویند. در نتیجه، وقتی موضوع فرزندخوانده بودن یک دانشآموز مطرح میشود، ترکیبی از کنجکاوی، سکوت و پچ پچ به وجود میآید. آنها ممکن است به سایر دانشآموزان هم توصیه کنند که دراینباره حرفی نزنند یا آنها را بابت کنجکاوی سرزنش کنند. در نبود حمایت کافی و سکوت رمزآلود، بچهها، به خصوص بچههای کوچکتر، آسیب میبینند. این وضعیت ممکن است باعث شکلگیری احساس شرم یا طردشدگی در کودکی بشود که به فرزندخواندگی پذیرفته شده است.
ممکن است والدین از همه چیزهایی که در مدرسه میگذرد، باخبر نشوند؛ زیرا کودکان در کلاس سوم یا چهارم دبستان، به دلایل مختلف، بعضی از حرفها را پیش خود نگاه میدارند. گاهی برای ناراحت نشدن والدینشان، گاهی به دلیل اینکه تصور میکنند شاید کار بدی کرده باشند (مثلاً وقتی درباره فرزندخوانده بودن با دوستشان صحبت کردهاند و داستان پخش شده است) و گاهی به دلایل دیگر. اما به هرحال میدانیم گاهی بچهها درمدرسه، با سوالات یا اظهارنظرهای ناراحت کنندهای مواجه میشوند. دلیل این حرفها ممکن است، کنجکاوی، فضولی یا قلدری باشد. مسؤلین مدرسه هم متوجه موضوع نمیشوند، زیرا کسی به کودکان نگفته است درصورتی که درباره فرزندخواندگی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، میتوانند از چه کسانی کمک بگیرند. جهت فراهم شدن کمک مؤثر برای کودکان، لازم است که معلمان و مسؤلین مدرسه روش حمایت هیجانی از کودک دراین موضوع را به خوبی بدانند.
آنچه والدین می توانند انجام بدهند
والدین میتوانند با برقراری رابطهای باز و گشوده با معلمین، اطلاعات لازم درباره فرزندخواندگی را در اختیار معلمان و پرسنل مدرسه قرار بدهند. ارایه اطلاعات میتواند از طریق گفتگو یا معرفی منابع آموزشی به آنها صورت بگیرد.
یادآوری این نکته حائز اهمیت است که معلمان باید از نیازهای همه دانش آموزان خود آگاه باشند و بنابراین والدین احتمالاً زمانی موفقتر هستند که هنگام آموزش به معلمان، احساسات و سوالات سایر دانشآموزان را نیز درنظر بگیرند و فقط روی حمایت از فرزند خود تمرکز نداشته باشند.
در برخی موارد، اگر اطلاعات از طریق انجمن اولیاء و مربیان به معلمین و مسؤلین مدرسه ارائه شود، پذیرش بیشتری نسبت به آن وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، انجمن ممکن است متخصصی را برای سخنرانی دراینباره دعوت کند. این سخنرانی میتواند شامل آموزش راهکارهایی به معلمین برای مدیریت موارد خاص باشد. به عنوان مثال، اگر معلم بداند چگونه با نوجوانی رفتار کند که با رسیدن درس زیستشناسی به مبحث ژنتیک آشفته شده است، میتواند کمک بزرگی به بهبود اوضاع بکند.
روش دیگر برای افزایش آگاهی درباره موضوع فرزندخواندگی، توانمندسازی کودکان و نوجوانان برای آموزش همسالان و معلمان خود است.
والدین میتوانند درباره برخی از سوالات با فرزندشان صحبت کنند و درباره چگونگی پاسخ به این پرسشها و مدیریت اوضاع ایدههایی را مطرح کنند. پدر و مادر باید به فرزند خود کمک کنند تا یاد بگیرد، میتواند ضمن حفظ حریم خود و بدون تعریف کردن داستان شخصی زندگیاش، به آگاهسازی معلمان و همسالان خود درباره فرزندخواندگی بپردازد. کودکان و نوجوانان باید جوابها و نیز مرزهای مناسب برای گفتگو و پاسخگویی به سوالات درباره هر سه ضلع فرزندخواندگی، یعنی والدین زیستی، والدین فرزندپذیر و فرزندخوانده را به درستی درک کنند و بیاموزند.
منبع:
Schoettle.Marilyn & Singer.Ellen- Adoption at school-2016- Center for adoption support and education
نظرتان را بیان کنید