دوره‌های بحرانی درخانواده‌های فرزندپذیر

1399/03/28
119

زندگی پر از دوره‌ها و تجربه‌هایی است که ممکن است با بحران‌های کوچک و بزرگ همراه باشند؛ دوره‌های انتقالی، مثلاً رفتن از مدرسه به دانشگاه، دوران نوجوانی، تغییرات عمده در زندگی مثل ورشکستگی یا تغییر محل زندگی یا ورود به دوران بزرگسالی نمونه‌هایی از این دوره‌های بحرانی هستند. بعضی از کودکان واکنش شدیدی به تجربیات بحرانی نشان می‌دهند و برخی چندان تحت تاثیر قرار نمی‌گیرند. اگرچه بحران در تمام خانواده‌ها بروز پیدا نمی‌کند اما دوره‌های بحرانیِ رایجی هم هستند که آگاهی از آنها به مدیریت شرایط کمک می‌کند:

  • دوره پیش از پذیرش کودک: این دوره به دلیل تغییرات پیش‌رو هم برای خانواده و هم برای کودک، دوره‌ای پر اضطراب است. خیلی از اوقات خانواده‌ها به دلیل اینکه مشتاق ورود کودک هستند، اضطراب خود را نادیده می‌گیرند؛ اما باید توجه داشت که کودک نمی‌تواند اضطراب خود را نادیده بگیرد و حتی نمی‌‎توان تصور کرد که به همان اندازه والدین ذوق و شوق داشته باشد. کودک قرار است از بافت آشنا جدا شود و وارد یک محیط جدید شود و زندگی درکنار افرادی ناآشنا را آغاز کند؛ اگر خود را به جای او بگذاریم، متوجه می‌شویم که چنین موقعیتی واقعاً ترسناک است.
  • دوره ماه عسل: اغلب بلافاصله پس از ورود کودک به خانه، همه اعضا بهترین رفتار را نشان می‎‌دهند. اما در ادامه، خیال‌پردازی‌ها کم‌کم پایان می‌پذیرند و کودک شروع به آزمایش کردن شما می‌کند. این نقطه‌ای است که ماه عسل به پایان می‌رسد و مشکلات آغاز می‌شوند. ممکن است متوجه شوید، فرزندتان تلاش می‎‌کند، قوانین را بشکند و مرزهایی را که تعیین کرده‌اید، زیرپا بگذارد. این رفتارها از یک سو نشانۀ اضطراب او و از سوی دیگر نشان‌دهندۀ تلاش او برای شناسایی وضعیت خود در خانواده است. ضمن اینکه ممکن است، این تنها رفتاری باشد که کودک بلد است و پیش از این هیچ‌وقت رفتار دیگری را نیاموخته است.
    دوره‌های بحرانی درخانواده‌های فرزندپذیر
  • نقل و انتقال‌های عمده: اسباب‌کشی به خانۀ جدید، تغییراتی در مدرسه یا هر تغییر عمدۀ دیگر، حتی اگر تغییر مثبتی باشد، باعث می‌شود فرزندتان احساسات گیج‌کننده‌ای را تجربه کند. ممکن است احساس فقدان داشته باشد که باعث می‌شود دوباره به انجام رفتارهای مشکل‌سازی که درگذشته داشته، بازگردد.
  • مناسبت‌ها مانند روز مادر/پدر یا روز تولد: چنین مناسبت‌هایی اوقاتی هستند که ممکن است کودک به والدین زیستی خود، اینکه کجا هستند و اینکه آیا به یاد او هستند یا نه، فکر کند. ممکن است خاطرات سرپرستان قبلی را به خاطر بیاورد، مثلاً به مربی محبوب خود در مرکز شبه خانواده فکر کند و دلتنگ او شود یا درگیر افکاری درباره هویت خود و خانواده زیستی‌اش شود.
  • ورود به مدرسه: برای خیلی از خانواده‌ها ورود به مدررسه، به ویژه وقتی کودک در سنین بالاتر به فرزندخواندگی پذیرفته شده است، زمان آغاز بحران است. رفتن به یک مدرسه جدید یا تغییر کلاس، ممکن است باعث شود، همسالان یا معلم به کودک فشار بیاورند تا خود را معرفی کند، بگوید کجا زندگی می‎‌کند و درباره خانواده‌اش توضیح بدهد. سؤالاتی که بدون هیچ منظوری پرسیده می‌شوند، کودک را گیج می‌کنند و او را تحت فشار می‌گذارند تا پاسخ مناسبی برای پرسش‌هایی پیدا کند که احتمالاً چندان مایل به پاسخگویی به آنها نیست.
  • اظهارنظرهای همسالان: گاهی اوقات بچه‌ها با سؤالاتی درباره فرزندخواندگی از سوی همسالان مواجه می‌شوند که به شکل نامناسبی پرسیده می‌شوند. فشار روانی چنین موقعیتی برای کودکان متفاوت است و برای برخی بحران‌ساز می‌شود.
  • نوجوانی: این دوره از زندگی زمانی است که شکل‌گیری هویت فرد آغاز می‌شود و برخی از کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته شده‌اند با مسایل پیچیده‌ای برای شکل دادن به هویت خود روبه‌رو می‌شوند. نوجوانان نه تنها تلاش می‌کنند با تغییرات جسمانی و هیجانی همراه با بلوغ کنار بیایند بلکه باید با جدایی‌ها و فقدان‌های گذشته هم سازگار شوند.
  • دورۀ بزرگسالی: سایر رویدادهای زندگی، مانند انتخاب همسر، ساختن یک خانواده، انتخاب شغل و آغاز زندگی مستقل ممکن است مشکلاتی برای افرادی ایجاد کنند که در دوران کودکی جدایی‌های آسیب‌زایی را تجربه کرده‌اند. آنها ممکن است به دلیل بی‌خبری از میراث روان‌شناختی و فرهنگی گذشته خود نیز دچار بحران شوند.
  • مرگ والدین: مرگ یکی از والدین یا درگذشت هردوی آنها، ممکن است عاملی برای آغاز جستجوی والدین زیستی شود. گاهی اوقات دلیل این جستجو، نیاز به وجود جایگزینی برای رابطۀ از دست رفته با والدین درگذشته است و گاهی اوقات، تلاشی برای حل نگرانی‌هایی قدیمی که فرد تلاش کرده‌، آنها را از والدین فرزندپذیر خود پنهان نگاه دارد.

سن پذیرفته شدن کودک به فرزندخواندگی در بروز یا شدت یافتن بعضی از بحران‌های ذکر شده مؤثر است و برخی از آنها ارتباطی به سن کودک هنگام پذیرش ندارند. به هرحال، نوشداروی تمام این دوره‌های بحرانی، افزایش آگاهی والدین از چالش‌های پیش‌رو، برقراری رابطه‌ای امن و آرام با کودک و شناخت روش‌های کارآمد فرزندپروری است و آنچه ضامن موفقیت خانواده در گذر از این دوره‌هایِ گاه طوفانی است، مراقبت والدین از خودشان و یکدیگر به عنوان زوج است. به این ترتیب قادر خواهند بود، آرام بمانند و تا گذر موفقیت‌آمیز از بحران فرزندشان را حمایت کنند.

Adoption Support   Handbook – The North London Adoption Consortium Adoption Support Teams- 2017, 2018

نظرتان را بیان کنید